علی کش۲۰۱۰

علی کش۲۰۱۰

علی کش دیارفراموش شده
علی کش۲۰۱۰

علی کش۲۰۱۰

علی کش دیارفراموش شده

عکس من باسیدعبدالامیر

این سیدگرامی پسرسیدیوسف مرحوم میباشدکه مزارشریفش موردتوجه مردم منطقه میباشدودارای کرامات زیادی است.

هزاراسپی

هزار اسپ 

نام یکی از اتابکان کرد لرستان است که در قرن ششم می زیسته و در اواخر آن قرن به حکومت رسیده و لوای استقلال برافراشته است(نیای بزرگ طایفه ماموس دهلران)

.

هزاراسف 

نام یکی از حکام پادوسبن یا فادوسبانان در مازندران بوده است 

آخرین حاکم کیاییان « خان احمد خان گیلانی » بود . خودسریهای او باعث نابودی این حکومت دیرپا شد . در زمان شاه طهماسب سپاهی به گیلان اعزام شد تا « خان احمد خان گیلانی » را به سبب نافرمانی دستگیر کند . در 975 ه.ق سپاهیان او در « احمدگوراب » شکست خوردند ولی خود او به اشکورات گریخت . چهارده ماه بعد او را در سیاهکله رود یافتند . ابتدا او را در قلعه قهقهه و بعد در قلعه استخر محبوس نمودند

.

در زمان تاجگذاری سلطان محمد خدابنده در سال 984 ه.ق « خان احمد خان گیلانی » آزاد شد و به گیلان بازگشت . در زمان شاه عباس و هنگام جنگ با عثمانی باز سلطان احمد خان بنای نافرمانی گذاشت . پس از صلح ایران عثمانی شاه عباس در سال 1000 ه.ق به گیلان لشکر کشید و پس از فتح گیلان ، حکام محلی را از بین برد

.

از حکام محلی گیلان که همزمان با کیاییان در نواحی دیگر گیلان مناطقی را در دست داشتند می توان به چند خاندان اشاره داشت

:

خاندان « آل کوشیج » در دیلم ، خاندان « هزار اسپی » در اشکورات ، خاندان « ناصروند » در مناطق رانکوه تا رامسر ، خاندان « اسمعیلوند » در کوچصفهان ، خاندان « اسحقوند » در فومن و مناطق اطراف آن ، خاندان « انوزوند » در کهرم و خاندان « تجاسبی » بر رشت حاکم بودند . بر نواحی گسکر ، دولاب و ماسال هم حکومتی فرمانروایی داشت که به « آل مرداویچ وند » شهرت یافته بود

هزاراسپی هادرخوزستان:

خوزستان از زمان فتح مسلمین تا قرن ها تحت حکومت بصر ه یا احیانا کوفه اداره می شد در ان دوره دزفول یکی از ابادی های جندیشاپور بود پس از ویرانی جندیشاپور دزفول تابع شوشتر شد و حکام شوشتری نایبی به دزفول می فرستادند ظاهرا از سده سیزدهم هجری بود که گاهگاه حاکم و یژه ای به دزفول فرستاده می شد

.

جندیشاپور در سال 17 ق به دست مسلمان افتاده یعقوب لیث با گرفتن جندیشاپور خوزستان را نیز جزء متصرفات خود نموده و در 20 شوال 265 ق در این شهر وفات یافت در دوره دیلمیان خوزستان جزء متصرفات آنها بود و احمدبن بویه در سال 333 ق پس از فتح بصره اهواز و حدود آن را به دست آورد . از ان پس خوزستان جزء متصرفات دیالمه بغداد و سپس دیلمیان فارس بود پس از ان در آغاز سده ششم خوزستان به دست امرای سلجوقی افتاد در ان هنگام گروه هایی از ایل ترک افشار به خوزستان آمدند در میان این قرن در دوره سلطان ملکشاه بن محمود یکی از امرای افشار به نام شومله یا شمله بر خوزستان دست یافت این شخص و فرزندانش به مدت چهل سال بر خوزستان حکومت کردند خوارزمشاهیان که از سال 590 تا 628 ق برغرب ایران حکومت میکردن روزگاری بر این سامان فرمان می راندند هلاکوخان مغول یک سال بعد از فتح بغداد بر عراق و خوزستان تسلط یافت چندی بعد یوسف شاه بن الب ارغون پنجمین اتابک لرستان(ازامرای هزاراسپی) به حکم اباقاخان مغول حکمران این دیار شد و از آن پس تا حدود آخر قرن هفتم هجری خوزستان در دست اتابکان لر بوده پس از آن خوزستان به دست شاه شیخ ابواسحق اینجو و سپس به دست سلسله ال مظفر فارس افتاد امیر تیمور در سال 796 ق به دزفول و شوشتر وارد شد و این دو شهر را از تصرف ال مظفر به در آورد صاحب روضه الصفا در این باره می نویسد حضرت صاحبقران چون در موضع دزفول نزول فرمود دهدار شمس الدین(هزاراسپی) سعادت دستبوسی حاصل نموده بیست هزار خروار نقره به رسم پیشکش تسلیم خازنان و آان حضرت از دزفول نهضت فرموده متوجه تستر شد

هزاراسپی هادرپشتکوه ایلام

:طبق مستندات ونسخ خطی قدیمی که دردست افرادی از طایفه ماموس است این طایفه از بازماندگان خاندان هزاراسپی میباشندباز مانده ازدوران شکوهمند فرمانروایی برلرستان بزرگ وخوزستان.

.

یادی ازبزرگ خاندان دیناروند(مرحوم نبی روشناس)

صاحب انهمه گفتارامروز   سائل فاتحه ویاسین است.(بمناسبت نزدیکی سالگرددرگذشت مرحوم نبی روشناس بزرگمردمنطقه .مردی به قدمت علی کش .اوکه تاریخی زنده بود)

پیامک های نیمه شعبان ازدوستان

سرراهت درانتظارم/برده هجرت صبروقرارم

جزظهورت ای گل زهرا/بخداحاجتی ندارم

*

چشم الوده کجادیدن دلدارکجا/دل سرگشته کجاوصف رخ یارکجا

قصه عشق من وزلف تودیدن دارد/نرگس مست کجاهمدمی خارکجا

سرعاشق شدنم لطف طبیبانه توست/ورنه عشق توکجااین دل بیمارکجا

*

بی توای ابریشمی لحظه هاخاکستری اند

سوغات سبزمحمدی دنیاتاریک است.برمابتاب

*

اوخواهدامدوماوسیله امدنش .پس راه امدنش رابایدهموارکرد

*

مهدیابه جوانی ات جوانان مارادعایی.عنایتی مرحمتی لطفی.امدادی

*

به امیدانروزی کهتمام پیامکها این باشد:مهدی امد مهدی امد

*

امان ازهجربی پایان مهدی/غروب جمعه وهجران مهدی

امان ازانزمانی که بیفتد/به روی نامه ام چشمان مهدی

دلش میگیردوباچشم گریان/بگویداین هم ازیاران مهدی

*

سرودانتظارتوترانه دلم شده/بازامید دیدنت بهانه دلم شده

*

نسیمت میرسدای نازنینم/زمانش کی رسدرویت ببینم

من ازدیدارتواندرشتابم/اگررویت نبینم درعذابم

*

خداکندکه بیایدمسافری که نیامد/وکوچه کوچه بنازم به عابری که نیامد

همیشه غربت اینجافقط نصیب دلم شد/شریک غربت من کومهاجری که نیامد

شکست بغض گلویم درانتظارعزیزی /دعاکنم که بیایدمسافری که نیامد

*

همه میگویندبه امیدظهورش صلوات/کاش این جمعه بگویند به یمن حضورش صلوات

*

خداکندکه مراباخداکنی اقا/زقیدوبندمعاصی رهاکنی اقا

دعای مابه دربسته میخوردای کاش/خودت برای ظهورت دعاکنی اقا

*

کلاس اول خواندیم ان مرد درباران امد/اکنون میفهمیم که تاان مردنیایدباران نخواهدامد

*

گفتم که خدامرامرادی بفرست/طوفانزده ام ره نجاتی بفرست

فرمودکه بازمزمه یامهدی/نذرگل نرگس صلواتی بفرست

*

بروقت ظهورتوعلیم است خدا /بخشنده ورحمان ورحیم است خدا

این جمعه نیامدی ولی منتظرم/تاجمعه بعدهم کریم است خدا

*

یوسف ازجرم زلیخاگربه زندان میرود/یوسف زهراببین ازجرم ماحبس ابدگردیده است

*

خودمونیم کی می یای یابن الحسن اقافدات شم